سرتوشت روح
30/آبان/1401
میخواستم اول یه رمان شروع کنم بخونم ولی جور نشد، من هم یه کتاب عجیب به نام «سرنوشت روح» شروع کردم. این کتاب رو یک محقق به نام مایکل نیوتون نوشته که دومین کتابشه. این کتاب 469 صفحه است که تا فصل سومش رو خوندم.
چیزی که روش تاکید داره اینه که روح بعد از مرگ دوباره وارد یه زندگی دیگه میشه. بعضی از روحها جوونن و بعضی پیر (به نظر من روحم پیر باشه!). روحها میان روی زمین و در کالبد جسم قرار میگیرن تا رشد کنن. حتی بعد از مرگ این رشد معنوی ادامه داره. اونها وارد گروههایی میشن و یاد میگیرن. هر روح، یه راهنما داره که اکثرا پیر هستن و اونها یاد میدهن تا به رشد معنوی بررسی. راهنما که اسم هم داره و من کنجاوم که راهنمای خودم چه اسمی داره! شاید یه اسم براش گذاشتم J برای یادگیری اختیار داری که هر وقت که آمادهای شروع کنی، کسی اجبارت نمیکنه و مختاری.
حالا بیایم دنیای خودمون: وقتی کسی میمیره روحش آزاد میشه اما اون عزیزانش رو میبینه که غصه میخورن پس سعی میکنه با اونها ارتباط برقرار کنه با انرژیای که میفرسته تلاش میکنه که اون رو آروم کنه. اگه دقت کرده باشین، وقتی یکی از عزیزانتون فوت میکنه، خاطراتش رو به یاد میارین و گرماش رو حس میکنین. خودم رو مثال میزنم وقتی مادربزرگم فوت کرد، موقعی که موقع خاک کردنش رسید بالای قبر ایستادم، من رو کامل احساس میکردم. الان گریه میکنم چون دلم براش تنگ شده ولی اون موقع وجودش رو حس میکردم. وقتی یک روز گذشت و من در خانهاش در آشپزخانه ایستادم و گریه میکردم، انگار صداش رو به وضوح میشنیدم، گرماش رو حس میکردم و بوی وجودش رو میشنیدم. البته که ما ناراحت میشیم چون دیگه مثل قبل اون رو ببینیم. مادربزرگم نه سال پیش فوت کرد.
طبق تحقیقات نیوتون روح تا زمانی که عزیزش رو آروم کنه در کنارش هست و بعد میره. یه سری از روحها کارهای ناتموم یا وابستگی در دنیا دارن، تا زمانیکه حل نشه در این دنیا میمونن. چیزی به نام تسخیر وجود نداره منتهی وجود دارن ارواحی که ناراحتن و باعث آزار هستن.