دکتر آزمندیان و من

جدیدا ساعت رو روی 4:45 تنظیم می‌کنم که زنگ بزنه چون صبح‌ها زود روشن میشه.

سمینار آزمندیان هم تموم شد، یه خلاصه‌ای بهتون بگم که بعد برم سراغ ویس‌های جدیدی که گوش میدم.

نمی‌دونم که آزمندیان رو میشناسین یا نه؟ اون در زمان جنگ خبرنگار بوده، یه آب‌باریکه داشته و زندگیش رو می‌گذرونده تا اینکه تصمیم می‌گیره انسان زیبای دیگه‌ای بشه، میره آمریکا و ادامه تحصیل میده، تا مدرک پروفسوری می‌خونه و الان به مردم ایران کمک می‌کنه تا انسان زیبای دیگری شوند.

در این سمیناری که گوش دادم در مورد هدف گفت: اول اینکه یه لیست از هر چی می‌خوای بنویس، طبق کتاب‌هایی که خوندم 110 مورد بنویسی (که عمرا به این عدد برسی) بعد اولیوت‌بندی کن و براشون زمان قرار بده.

مسئله‌ی بعدی نظام باورهایی هست که داری، این که به چی اعتقاد داری مهمه، ضمیر ناخودآگاه یه بچه‌ی ساده‌ست که هر چی بهش بگی باورش میشه، به این میگن مهندسی تکنولوژی که آزمندیان یه کتاب در موردش نوشته، فکر کنم چهار سال پیش بود که خوندمش، شاید هم بیشتر...

حرف زیاده و وقت کم.

تله زندگی نقص/شرم چیست؟

 

طی تستی که زدم تله های زندگی ام را مشخص کردم

میخوام از اولیش شروع کنم

تله نقص / شرم

ریشه ها تحولی تله:

1-یکی از اعضای خانواده سخت گیر و انتقاد گر بوده یا شدیدا مواخذه میکرده و همیشه تنبیه میکرده است.

از من سخت گیری و تنبیه تا یه زمانی بود.البته من شیطون و کنجکاو و باهوش بودم و این قضیه باعث میشد سختگیری هایی باشه.به یاد دارم که مادرم همیشه تهدید به خودرن فلفل میکرد.همیشه همینطور بود .روزهایی را یادمه که با یه قاشق فلفل قرمز دنبالم میکرد که توی دهنم بریزه گاهی فرار کار ساز بود و گاهی هم گیر میکردم.همیشه برای تنبیه موبایل را ازم میگرفت یا لپ تاپ را.

2- والدین شما را نا امید و سرخورده میکردند.

3- از طرف یکی یا هردو والدین طرد میشدید.

4- یکی از اعضای خانواده از نظر جسمی یا جنسی یا عاطفی بد رفتار بوده

5- در خانواده تمام اشتباهات به گردن شما می افتاده است

6- والدین دائم به شما گفته اند بی ارزش  و نالایق هستید و بدرد هیچکاری نمیخورید.

فکر میکنم این تله برای خواهر برادرم باشه چون من اکثرا همین حرف را بهشون میگفتم

7-بارها نامنصفانه با برادران و خواهرانتان مقایسه شدید و والدین انها را به شما ترجیح دادند.

8- یکی از والدین ترک کرده و شما خودتان را مقصر میدانید و سرزنش میکنید

 

در رابطه هم این تله خودش را نشون میده.اصولا اگر کسی شما را دوست داشته باشد او را طرد میکنید و احساس میکنید روزی او شما را رها میکند و هیچوقت عشقش را باور نمیکنید.هیچگاه دوست صمیمی ندارید.

نکته:از برقراری ارتباط با افراد عیب جو و ایرادگیر و طرد کننده خود داری کنید.

یکی از کارهایی که ممکن است در رابطه انجام دهید انتقادگری زیاد است.ناتوانی در صداقت الگوی متداول این تله زندگی است.

نیازهای هیجانی اساسی

شناسایی تله های زندگی

1. تله های زندگی الگوها یا درون مایه های دیپای زندگی هستند.
2. خودشان آسیب رسانند.
3. برای بقای خودشان میجنگند.

نیازهای کودکان برای رشد سالم

در مقابل نیازها تله ها خود را نشان میدهند که با رنگ قرمز در مقابل هر کدام نوشته شده است

1. امنیت بنیادین  رهاشدگی-بی اعتمادی/بد رفتاری
2. ارتباط سالم با دیگران  محرومیت هیجانی-طرد اجتماعی
3. خودمختاری  وابستگی-آسیب پذیری
4. عزت نفس  نقص/شرم-شکست
5. خودابرازگری  اطاعت-معیارهای سختگیرانه
6. پذیرش محدودیت های واقع بینانه  استحقاق

تله بی ارزشی چگونه خودش را نشون میده؟

تله های ذهنی همه زندگی ما را در بر گرفته ولی خودمون از آن بی اطلاعیم.

• کسی که بیش از حد عذرخواهی میکنه همه میگن چقدر مودبه ولی در ذهنش خیلی ها را فحش میده که لیاقت ادب او را ندارند
• کسی ک در کارش موفقه ولی در ذهنش میگه که این موقعیت موقتیه و اخرش یه جا گندش بالا میاد
• کسی که درامدش را با دیگران مقایسه میکنه
• کسی که برای دیگران کادوی خوب میخره ولی برای خودش معمولی میگیره و ارزش کمتری برای خودش قائله
• کسی که جرات گفتن خواسته خودش را نداره
• کسی موقعیت خوبی داره ولی ذهنا نگرانه
• کسی که اجازه نمیده کسی از حدش تجاوز کنه و سریعا میخواد تلافی کنه چون تحقیر شده راحت دیگران را تحقیر میکنه
• کسی که از ارتباطات فرار میکنه و زده تو کار مطالعه و درس و سمینار
• اکثرا به خدا توکل میکنه و میگه سر راه بنده اش بهترین راه را قرار میده وللی به نوعی داره فرار میکنه
• کسی که روزی چند بار مراقبه میکنه و بازم ذهنش درگیره
• خلایق هر چه لایق.میگه من زحمت کشیدم به اینجا رسیدم بقیه هم زحمت بکشند

تله ها اولین تریبون را دستش میگیره  و وقتی دستش گرفت دیگه ول نمیکنه

ما هر کاری نمیتونیم بکنیم این یه واقعیته و محدودیت هایی داریم.محدودیت های سالم را بپذیریم .اگر نپذیریم هر روز باید رنج بکشیم .

وقتی تله بی ارزشی در ما بوجو میاد یا قبولش میکنیم و تسلیم میشیم یا زیر بار نمیریم و میخوام افراطا جبران کنیم که مجبور به انجام انتخواب های سخت تر و اعمال هزینه میشیم یا خودمون را به نفهمی میزنیم و از ان فرار میکنیم

معیار برای ازدواج:

1. بتونی بری بغلش .بادی تو مهمه
2. بتونی باهاش گفت و گو کنی
3. خانواده اش

اکثرا انتظاری که والدین از ما دارند رویاهای خودشان است نه واقعیت های زندگی شما.

بار خودت را به دوش بکش

وقتی خودمون را با بقیه مقایسه میکنیم نمیخواهیم محدودیت های سالم را بپذیریم.

قدرت و پول و پز پوشش هایی هستند که محدودیت ها را نپذیریم و فرار کنیم.

خودشیفته ها فقط توجه دریافت میکنند نه عشق.از بچگی فقط بهشون توجه میکردند

تله روانی یا تله ذهنی

بی ارزشی حاصل راهزنی ارزشمندی ماست وگرنه ما در بهترین شرایط آفریده شدیم.پدر و مادر ما اکثرا ما را با ذوق و شوق بدنیا آورده اند.

اول بفهمیم چه عواملی ما را بی ارزش میکند بعد بریم سراغ عواملی که ما را ارزشمند میکند.

عوامل بیرونی ضد ارزشمندی:خانواده دوستان جامعه صعنت مُد تلویزیون جامعه مجازی ....

خیلی ها مسئله چاقی و لاغری دارند .آدم های بزرگ به این فکر نمیکردند که هیکلشون چطوره یا قیافه اشون چطوریه؟تمرکزشون روی مسائل دیگه بود.تو مسئله ات چیه؟

هر وقت میخوای وارد کاری بشی باید نیاز های اولیه ات را بدونی

اگر نیاز های اولیه ات تامین نشه دچار شکست میشی

نیاز های اولیه:

امنیت

خودمختاری

خودابرازگری

تفریح

پذیرش محدودیت های واقع بینانه

عشق و قدرت